خیانت‌های پهلوی به وقف مفدمه:
کارکردهای نهاد وقف در طول تاریخ تحت تأثیر عوامل گوناگون از جمله تغییر و تحولات سیاسی، اجتماعی و مذهبی دچار دگرگونی شده است و هر حکومت بنا بر دیدگاه‌های خود تصمیماتی اتخاذ می‌نمود که موجب تحول این نهاد می‌گردید.

در بعضی از دوره‌ها شاهد رونق فراوانی بوده است و در بعضی دیگر کاهش تأسف باری داشته است، مخصوصاً در دوره پهلوی، که سران حکومت آن خیانت‌های بزرگی را در مورد وقف مرتکب شدند.

دوره مشروطه
در دوره مشروطه به دلیل به وجود آمدن قوانین و چهارچوب‌های اداری در اداره حکومت اداره اوقاف تأسیس شد. پس از تأسیس اداره اوقـاف در دوران مشـروطه، ایـن نهاد تحـولات و دگرگونی‌ھایی را در طول دوران قاجار به خود دید تا اینکه به دوره پهلوی رسید.

رضاشاه طمع زیادی برای زمین‌خواری داشت و همچنین به دنبال کم رنگ کردن ارزش‌های دین اسلام در بین مردم بود. در زمینه وقف نیز برای محروم کردن علما از این استقلال مالی و قطع درآمد و درنتیجه کاسـتن قدرت آنھا بر موقوفات، برنامه‌ھا و قوانینی ارائه کرد تا دخالت و کنترل حکومت را در فرایند اداری وقـف بیشتر کند.

تصویب قانون موقوفات در سال ۱۳۱۳ بـرای اداره امـور وقـف توسـط دولـت، قدرت تصمیم‌گیری وسیعی را به دولت تفویض می‌کرد. [1]حسین مکی در مورد تاراج موقوفات توسط رضاشـاه آورده اسـت: «سـومین کسـی کـه در اموال وقف تصرف نمود، رضاشاه بود.

وی دسـتور داد کـه در مـورد تصـرف امـلاک موقوفـه قانونی را از مجلس بگذرانند. در مورد املاک موقوفه بسیار اتفـاق مـی افتـاد کـه بـین دو ده از املاک رضاشاه، یک قریه وقفی وجود داشته باشد. او نمی توانست املاک خـود را به هم متصـل کند، لذا دستور داد لایحه ای به مجلس دوازدھم برده شـود کـه امـلاک موقوفـه را بـه فـروش برساند». [2]

 وقف در لغت به معنای حبس و منع است یعنی جلوی آزادی چیزی را گرفتن، با وقف جلوی آزادی نقل و انتقال مال موقوفه گرفته می‌شود.


رضاشاه برخلاف احکام وقف برای اجرایی ساختن مقاصد شوم خود، در آخرین روزهای سلطنت خود، بالأخره موفق شد با عنایـت بـه اقتـدار مقطعـی خود، قانونی را در ۹ماده و در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۲۰به تصـویب مجلـس فرمایشـی خـود برساند که بر اساس آن وزارت دارایی رسماً مجوز فروش موقوفه را دریافت کرد و مأمور شـد تا به آن مبادرت ورزد.

به دنبال تصویب و توشیح این قانون تعداد زیادی از موقوفه‌های غنـی کشور به تملک دربار درآمد. این تملک که ظاهری رسمی و قانونی داشت، ضربات سـنگینی را به وقف وارد کرد. به دنبال این امر بود که فرهنگ وقف در میان مردم به‌شدت رنگ باخت.

مردم می‌ترسیدند اموالی را به عنوان صدقه جاریه وقف کنند و حکومت که اعتقاد چندانی به مبانی اسلام نداشت آن را تصاحب کند. املاک وقفی به دستور رضاشاه به نام خاندان پهلوی و درباریان به ثبت می‌رسید و امر موقوفه خواری به‌شدت رواج پیدا کرد و موقوفات بدون هیچ مجوز شرعی خرید و فروش می‌شد.

بسیاری از واقفان از ترس تصاحب حکومت موقوفات خود را پنهان می‌کردند و همین امر سبب شد بسیاری از موقوفات به بوته فراموشی سپرده شود.

با روی کار آمدن محمدرضا شاه وقف وضع بهتری پیدا کرد و او بنیادی را به نام موقوفه‌های پهلوی تأسیس کرد و قسمتی از موقوفاتی که رضاشاه تصرف کرده بود به مصرف امور خیریه و ساخت بیمارستان، مدارس و.... رسید. ولی در دوره او نیز اداره اوقاف به وظایف خود عمل نمی‌کرد و موقوفه‌ها را به حال خود رها کرده بود.

وقف بعد از انقلاب اسلامی

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با هویت مذهبی که داشت، به وقف و امور خیریه توجه ویژه‌ای شد و برای سامان دادن به آن تدبیرهای جامعی صورت گرفت. سازمان اوقاف و امور خیریه در رأس این امور قرار داشت.

امام راحل با صدور پیامی تاریخی و تاکید بر بازگرداندن موقوفات به وقفیت، فرهنگ و سنت حسنه وقف را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی احیاء کرد و بر اساس این پیام تاکید کردند که موقوفات باید به حالت وقفیت برگردند.

این پیام نقش تاریخی در احیای حکم الهی وقف داشت و پیام امام خمینی (رحمه‌الله علیه) موجب شکل‌گیری قوانین وقف و ساختار جدید نهاد وقف در کشور شد.

به طوری که در اردیبهشت‌ماه سال ۵۸ درحالی‌که که تنها 73 روز از پیروزی انقلاب گذشته بود و هنوز قانون اساسی نوشته نشده بود، امام خمینی (رحمه‌الله علیه) فرمودند: «موقوفات باید به حالت وقفیت باقی بماند و به وقف عمل شود».

بعد از پیام ایشان، مسئولان و متصدیان موقوفات درصدد برآمدند تا اقدامی در جهت بازپس‌گیری اراضی وقفی به فروض انجام دهند تا اینکه قانون ابطال اسناد و فروش رقبات، آب و اراضی موقوفه را در تاریخ ۱۳۶۳/۱/۲۸ به تصویب مجلس رساندند.

در تاریخ ۱۳۷۱/۱۲/۲۵ نیز اصلاحیه‌ی قانون یادشده از تصویب مجلس گذشت. ماده واحده این قانون مقرر داشت که:

«از تاریخ تصویب این قانون، کلیه موقوفاتی که بدون مجوز شرعی به فروش رسیده و یا به صورتی به ملکیت درآمده باشد، به وقفیت خود برمی‌گردد و اسناد مالکیت صادره، باطل و از درجه‌ی اعتبار ساقط است.

همچنین در دی ماه سال ۱۳۶۳ قانون جدید تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف در مجلس شورای اسلامی تصویب شد؛ و بر طبق آن قانون، حج و امور خیریه نیز به این سازمان اضافه شد و به «سازمان حج و اوقاف و امور خیریه» تغییر نام یافت.

طبق مصوبه‌ی شورای عالی اداری، از تاریخ 15/8/1370، عنوان سازمان حج و اوقاف و امور خیریه، به سازمان اوقاف و امور خیریه تغییر یافت. [3]
 

سخن آخر

با توجه به نوع نگاه حکومت‌ها به اهمیت دین، وقف فراز و نشیب‌هایی در ادوار تاریخ داشته است. همان‌طور که گذشت در دوران پهلوی به خصوص در زمان رضاشاه شاهد افول وقف و دست‌درازی حکومت به موقوفات بودیم. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به علت ساختار مذهبی که در حکومت وجود داشت وقف رونق چشمگیری پیدا کرد.


امام خمینی (رحمه‌الله علیه) رهبر کبیر انقلاب و بعد از ایشان مقام معظم رهبری (دام ظله) تاکید ویژه‌ای بر روی وقف و احیای موقوفات داشتند. امید است با توجه مسئولین و مبلغین دین به وقف و همچنین تبیین اهمیت این سنت حسنه ارزشمند در پیشرفت جامعه اسلامی شاهد حرکت روبه‌جلو در این زمینه باشیم.

پی نوشت:
1-زهره چراغی و صفا زارع سنگدرازی، مقاله موقوفات زنان یزد از عصر پهلوی تا عصر حاضر.
2-همان.
3- ابوالفضل مشکینی و رقیه عباسی، مقاله تبیین جایگاه و تأثیر وقف در جامعه امروز.
*نویسنده بهاره غنی فر
*این مقاله در تاریخ 1402/8/20 بروز رسانی شده است.